هیئت سینه زنی محبان اهل بیت فاروق
جلسه هیئت سه شنبه ها ساعت22در زینبیه فاروق
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
تبلیغات
شهدای کازرون
ارتباط با مدیر
نام :
ایمیل:
موضوع:
پیغام :
نویسندگان وبگاه
آرشیو مطالب
دیگر امکانات

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 133
بازدید دیروز : 132
بازدید هفته : 474
بازدید ماه : 472
بازدید کل : 14383
تعداد مطالب : 93
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


روزشمار محرم عاشورا ذکر روزهای هفته پخش زنده حرم <کد دعای فرج>
<همراه با قرآن> <کد ورود و خروج> دانشنامه عاشورا
ذکر کاشف الکرب مهدویت امام زمان (عج)
زیارت عاشورا انقلاب اسلامی
زیارت عاشورا جنگ دفاع مقدس
ذکر کاشف الکرب
روزشمار فاطمیه وصیت شهدا
دعای فرج آیه قرآن
روزشمار غدیر
دعای عظم البلا

اشک فاطمه

شهدای کازرون مرجع قالب های مذهبی رایگان توضیح توضیح توضیح توضیح
سوسماری که سخن گفت
نویسنده عباد زارع در جمعه 27 / 11 / 1389 |

سوسماری که سخن گفت!

سوسماری که سخن گفت

حیوان داشت به سرعت از جمعیت دور مى شد كه رسول خدا او را صدا زد و فرمود: نزد من بیا. سوسمار بازگشت و نزد پیامبر آمد و به او نگاه كرد و ثابت ایستاد. پیامبر رو به حیوان کرد و گفت: اى سوسمار، من كیستم؟


شاید در زندگی شما هم روزهایی بوده است که اتوبان چهار بانده مشکلات به سویتان روانه گشته و طوفانی از سختیها به پا کرده است. گویا در چنین شرایطی  حداکثر کاری که می توان انجام داد این است که هجمه پیش آمده را به سوی چهار راه تعقل هدایت نمود. اما با این حال گاهی هجمه چنان شدید است که پشت چهار راه اندیشه و عقلانیت ترافیک سنگینی از سوالات بی جواب و مشکلات لاینحل رخ می نمایاند.

به راستی در چنین شرایطی چه باید کرد و چگونه باید از مهلکه رهایی یافت؟

به طور عادی در این مواقع رایانه ذهن انسان هنگ می کند و چهار راه تفکرش قفل می گردد. انسان می ماند که چگونه تک تک مشکلات و پرسش های پیش رویش را حل کند و پیروز میدان باشد. اما واقعا راه حل چیست؟

اگر بخواهیم در چنین شرایطی بهت زده نشویم و درمانده نمانیم, باید پیش از هجوم مشکلات و سختی ها در پی ساخت یک دور برگردان باشیم. دوربرگردانی که نه تنها از هجمه شدید مشکلات جلوگیری می کند و آنها را از مسیر زندگی خارج می گرداند, بلکه به آنها به چشم یک موقعیت می نگرد و از آنها استفاده ای شایسته نیز می برد. دور برگردانی که از مشکلات, نهایت استفاده را می برد و آنها را به جاده خوبیها هدایت می کند.

نمونه این دور برگردانها را می توان در تاریخ زندگی اهل بیت به وفور تماشا کرد و الگو برداری نمود. البته باید توجه داشت که هر گروه از مشکلات و سختیها دور برگردان خاص خود را می طلبد که اگر در ساخت یکی دوتا از آنها موفق بودیم ساخت بقیه را هم خواهیم آموخت.

برای نمونه به جریانی اشاره می کنیم که پیامبر خدا با صبر و شکیبایی خود دوربرگردانی به سوی هدایت طراحی کرد و در نتیجه نه تنها هجمه چهار هزار مخالف را تدبیر کرد بلکه تمامی آنها را به جاده هدایت و بندگی راهنمایی نمود.

البته ساخت دوربرگردانی با این لطافت و عظمت کار هر کسی نیست ما الگو برداری از آن می تواند کار هر مسلمانی که مدعی پیروی از ایشان است, باشد.

در همین حال یکی از یاران پیامبر از جا برخاست که به او حمله کند. اما پیامبر مانع شد و فرمود: بنشین، زیرا مقام شخص صبور نزدیک به مقام پیامبرى است

سوسمار سخنگو

روزی یکی از صحرانشینان قبیله ای بزرگ و پرجمعیت سوسمارى را در بیابان دید و آن قدر به دنبال آن رفت تا شکارش نمود. او سوسمار را در آستین لباس خویش جاى داد و به طرف رسول خدا صلّی الله علیه و آله حركت كرد. هنگامى كه به او رسید با صداى بلند نام پیامبر را صدا زد و با بی ادبی تمام گفت:

«تو همان جادوگر و دروغگویى هستى كه آسمان در زیر خود و زمین بر روى خویش دروغگوتر از او ندیده است؟ آیا تو همان كسى هستى كه خیال مى كنى در آسمان خدایى دارى كه تو را بر هر انسان سیاه و سفیدی مبعوث کرده است؟ آیا تو گمان می کنی که بر لات و عزی (نام دو بت بزرگ مشرکان) هم مبعوث شده ای؟ اگر نمى ترسیدم كه قبیله ام مرا عجول و كم صبر بنامند, با این شمشیر ضربتى به تو می زدم و تو را به هلاكت مى رساندم و بر همه سرورى مى نمودم.»

در همین حال یکی از یاران پیامبر از جا برخاست که به او حمله کند. اما پیامبر مانع شد و فرمود: بنشین، زیرا مقام شخص صبور نزدیک به مقام پیامبرى است. سپس با نهایت شکیبایی جملاتی را به آن مرد بیابانی گفت و در نهایت چنین فرمود:

«اى مرد! اسلام بیاور تا از آتش در امان باشى. بدان که اموال ما به تو تعلّق خواهد داشت و تو برادر ما در دین اسلام خواهى بود.»

حضرت محمد (ص)

عرب بادیه نشین عصبانى شد و گفت: به لات و عزّى سوگند تا این سوسمار به تو ایمان نیاورد من ایمان نخواهم آورد. این را گفت و آن سوسمار را از آستین خود بیرون آورد و رها كرد.

حیوان داشت به سرعت از جمعیت دور مى شد كه رسول خدا او را صدا زد و فرمود: نزد من بیا. سوسمار بازگشت و نزد پیامبر آمد و به او نگاه كرد و ثابت ایستاد. پیامبر رو به حیوان کرد و گفت: اى سوسمار، من كیستم؟

در این حال حیوان به زبانى شیوا پاسخ داد: تو محمّد بن عبدالله هستى.

پیامبر فرمود: تو چه كسى را مى پرستى؟ حیوان گفت: «خدایى را كه دانه را مى شكافد و انسان را مى آفریند. همان کسی که ابراهیم را خلیل خود و تو را حبیبش قرار داده است. اى رسول خدا! همانا كه تو صادق و راستگویی. تو هدایت شده و هدایت‏ کننده اى پر بركت هستى. تو دین پاک و حنیفى را آورده ای تا مردم را از گمراهی نجات دهی. پس اى بهترین دعوت كننده و اى بهترین فرستاده! تو را لبیک مى گویم كه تاكنون چون تویى به سوى جنّ و انس فرستاده نشده است.»

و آنگاه دهان سوسمار بسته شد و دیگر سخنى نگفت. هنگامى كه عرب صحرانشین این وضعیت را مشاهده كرد حیرت زده شد و با حال عجیبی به پیامبر گفت: «دستت را بده تا با تو بیعت کنم. شهادت مى دهم كه معبودى جز خداى یكتا وجود ندارد و تو هم فرستاده او هستى.»

این شد که مرد صحرانشین، اسلام آورد و اتفاقا خوب مسلمانی هم شد.

پس از این پیامبر رو به اصحاب خود کرد و فرمود: چند سوره از قرآن را به او بیاموزید. سوره ها را که آموخت, پیامبر از او پرسید: آیا از مال دنیا چیزى دارى؟

بادیه نشین گفت: «به خدا قسم که در میان چهار هزار مرد قبیله ام، هیچ كس فقیرتر از من نیست.»

پیامبر به اصحابش فرمود: چه كسى یک شتر به او مى دهد تا به جای آن, شترى در بهشت به او داده شود؟

سعد انصارى برخاست و گفت: پدر و مادرم به فداى تو! من شترى سرخ مو دارم كه آن را به او مى دهم.

پیامبر فرمود: تو چه كسى را مى پرستى؟ حیوان گفت: «خدایى را كه دانه را مى شكافد و انسان را مى آفریند. همان کسی که ابراهیم را خلیل خود و تو را حبیبش قرار داده است. اى رسول خدا! همانا كه تو صادق و راستگویی. تو هدایت شده و هدایت‏ کننده اى پر بركت هستى. تو دین پاک و حنیفى را آورده ای تا مردم را از گمراهی نجات دهی

رسول خدا دوباره به اصحابش فرمود: چه كسى عمّامه اى به او مى دهد تا خداوند به جای آن در قیامت تاجى از تقوا به او عطا نماید؟

حضرت محمد (ص)

على علیه السّلام از جا برخاست و عمّامه اش را از سر باز کرد و به او داد.

سپس پیامبر به اصحابش فرمود: چه كسى به این مرد توشه راه مى دهد تا خداوند توشه تقوا به او عطا كند؟

سلمان فارسى برخاست و فراهم آوردن توشه راه او را تقبل کرد.

مرد بادیه نشین هنگامى كه زاد و توشه را گرفت، بر شتر خویش سوار شد و نزد قبیله خود بازگشت. وقتی به آنجا رسید با صدایى بلند و رسا فریاد برآورد و گفت: بگویید كه خداوند یكى است و محمّد فرستاده اوست.

مردان قبیله وقتى این سخنان را از او شنیدند با شمشیرهای برهنه گرد او را گرفتند و گفتند:

«تو دین محمّد را پذیرفته ای؟ دین کسی که ساحر است و دروغگو؟»

صحرانشین به آنان گفت: «این طور که شما می گویید نیست. خداى محمّد بهترین معبود است و محمّد بهترین پیامبر. من نزد او رفتم در حالى كه گرسنه بودم و او سیرم كرد. برهنه بودم، که لباسم داد. پیاده بودم و سوارم كرد و این شتر را به من عنایت نمود.» آنگاه قصّه سوسمار را براى آنان باز گفت و در آخر گفت:

«اى مردم! اسلام بیاورید تا از آتش جهنّم در امان باشید.»

ابن عباس می گوید: در آن روز چهار هزار مرد شجاع اسلام آوردند و همیشه با پرچم هاى خود در خدمت پیامبر حاضر و آماده بودند. درود خدا بر پیامبر خوش اندیشه و خوش ذوق مان!

درباره وبگاه

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ وَ أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ صَلاةً نَامِیَةً زَاکِیَةً مُبَارَکَةً یَصْعَدُ أَوَّلُهَا وَ لا یَنْفَدُ آخِرُهَا أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلادِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْإِمَامِ الشَّهِیدِ الْمَقْتُولِ الْمَظْلُومِ الْمَخْذُولِ وَ السَّیِّدِ الْقَائِدِ وَ الْعَابِدِ الزَّاهِدِ الْوَصِیِّ الْخَلِیفَةِ الْإِمَامِ الصِّدِّیقِ الطُّهْرِ الطَّاهِرِ الطَّیِّبِ الْمُبَارَکِ وَ الرَّضِیِّ الْمَرْضِیِّ وَ التَّقِیِّ الْهَادِی الْمَهْدِیِّ الزَّاهِدِ الذَّائِدِ الْمُجَاهِدِ الْعَالِمِ إِمَامِ الْهُدَى سِبْطِ الرَّسُولِ وَ قُرَّةِ عَیْنِ الْبَتُولِ صلى الله علیه و آله و سلم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى سَیِّدِی وَ مَوْلایَ کَمَا عَمِلَ بِطَاعَتِکَ وَ نَهَى عَنْ مَعْصِیَتِکَ وَ بَالَغَ فِی رِضْوَانِکَ وَ أَقْبَلَ عَلَى إِیمَانِکَ غَیْرَ قَابِلٍ فِیکَ عُذْرا سِرّا وَ عَلانِیَةً یَدْعُو الْعِبَادَ إِلَیْکَ وَ یَدُلُّهُمْ عَلَیْکَ وَ قَامَ بَیْنَ یَدَیْکَ،
موضوعات وبگاه
امام حسین(ع)عاقبت قاتلان امام حسین(ع)ورود امام حسین به کربلاتاسوعا و عاشورااربعین خلاصه ای از زندگانی امام حسینچهل حدیث از امام زمانعلائم ظهور امام زمانپيامبر اکرم صلي الله عليه و اله و سلممردی که منافقان را شناخت! سوسماری که سخن گفت! سربازی در عصر ما! شکمی که هرگز سیر نشد! بر وصیت پیامبر خدا (ص) چه گذشت؟ نمی از یم خلق عظیم نبوی چهل مروارید از اقیانوس کلامی نبی طوفانی که بعد از پیامبر (ص) برخاست آخرین جمله پیامبر آخرین بی‏تاب‏تر از ستون حنانه وصایای پیامبرانه خاندان نفرین شده smsپیامک های میلاد پیامبر و امام جعفر صادقپیامک های میلاد امام حسن عسکری(ع)پیامک های اربعینپیامک های ماه رمضانآیا میدانید؟؟؟بانک احادیثعکسعکس مذهبیفضیلت و خواص سوره الرحمنفلسفه حجاب از دیدگاه قرآنزندگی نامه اهل بیت (ع)زندگینامه امام موسی کاظم(ع)زندگینامه حضرت علی (ع)زندگینامه امام حسن(ع)زندگینامه امام حسین(ع)زندگینامه امام سجاد(ع)زندگینامه امام زین العابدین(ع)زندگینامه امام جعفر صادق(ع)زندگینامه امام موسی کاظم(ع)زندگینامه امام رضا(ع)زندگینامه امام جواد(ع)زندگینامه امام هادی(ع)زندگینامه امام حسن عسکری(ع)زندگینامه مهدی(ع)زندگینامه پیامبر(ص)زندگینامه حضرت زهرا (س)ماه رمضاناحادیث ماه رمضانفضیلت و مناسب های ماه رمضانسخنانی از بزرگانمتفرقهداستان های قرآنیداستانی کوتاه ...دلنوشته ها
طراح قالب
شهدای کازرون
.: طراحی و کدنویسی قالب : شهدای کازرون :.
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد.کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...